کشاورزی در دامنۀ کوهی، زمینی داشت که در آن ماری لانه داشت و روزگار به سر میبرد. کشاورز که از دورنگیهای اطرافیانش به ستوه آمده و ناراحت بود، تصمیم گرفت با مار دوستی کند. از او که دلیل این کارش را پرسیدند گفت: مردم اطراف من مانند مارماهی هستند که وقتی از او میپرسی تو ماری یا ماهی، پاسخ میدهد هر کجا که نفعم باشد مارم و هر کجا که نفعم ایجاب کند، ماهیام! از این دورنگیها خستهام. مطمئنم که مار دورنگی ندارد و اگر روزی از او بپرسم که تو چه هستی، با قاطعیت حسابرسی روزانه اعمال
مقام ومنزلت علی(ع)
مناجاتی زیبا ازخواجه عبدالله انصاری
مار ,ماری ,نفعم ,تو ,ماهیام ,دورنگیها ,از او ,که نفعم ,هر کجا ,کجا که ,نفعم ایجاب
درباره این سایت